سفر به قطب، از آمونسن تا تورهای امروز

مریم موسوی
سفر به قطب شمال یا جنوب — نه در این ایام که قیمت ارز فضایی شده است، در گذشته هم برای من تصمیمی فراتر از تصور بوده است. کل ماجرا را به یک آرزو تبدیل کردهام و در پستوی ذهن نگه داشتهام. در ایام قرنطینه، سعی کردهایم گاهی فیلم ببینیم. کار آسانی نیست. در این بینظمی و بههمریختگی برنامهها، پسرم دیگر ساعت ۸/۵ — ۹، نمیخوابد. ۱۱ شب به زور به رختخواب میرود. ما هم هنر کنیم، یک فیلم سینمایی را پلی کنیم تا نیم ساعت ببینیم. بقیه به شب بعد موکول میشود که الزاما فردا نیست. بعضا به یک هفته هم میکشد. فیلم آمونسن شانس این را داشت که در یک اقدام دیده شود. شاید هم ما این شانس را داشتیم.

آمونسن (به نروژی: Amundsen) فیلمی است در ژانر زندگینامهای، محصول ۲۰۱۹ نروژ. فیلم را اسپن سندبرگ کارگردانی کرده و پال سوره هاگن، کاترین واترستون و تروند اسپن سیم در آن به ایفای نقش پرداختهاند. فیلم درباره روئال آمونسن کاشف نروژی قطب جنوب است. ابتدای فیلم با مکالمه لئون برادر روئال آمونسن با بس، معشوقه روئال، آغاز میشود و عمده داستان زندگی آمونسن –از زمانی که در کودکی مشتاق فتح قطب شد تا سفرش به قطب جنوب، روابط عشقیاش، و کوششهایش برای سفرهای اکتشافی به قطب شمال ادامه مییابد. فیلم نهایتاً با مرگ آمونسن طی یک عملیات نجات در قطب شمال خاتمه مییابد.
تصویری که از زندگی پر از هیجان این انسان در فیلم دیدم، علاقهام به دانستن بیشتر راجع به این فرد و ماجرای قطب های شمال و جنوب بیشتر کرد. با گشتی در اینترنت کمی بیشتر از این کاشف خواندم.
روئال اِنگِلبِرت گراونینگ آمونسن (به نروژی: Roald Engelbregt Gravning Amundsen) (زاده ۱۶ ژوئیه ۱۸۷۲ – مرگ ۱۸ ژوئن ۱۹۲۸) جستجوگر نروژی دو قطب شمال و جنوب بود. او نخستین سفر اکتشافی قطب جنوب را میان سالهای ۱۹۱۰–۱۲ رهبری نمود و هم چنین نخستین کسی است که به هر دو قطب شمال و جنوب رسید. آمونسن را نخستین کسی میدانند که گذرگاه شمال غربی را درنوردید. او در کنار مردانی چون داگلاس موسن، رابرت فالکون اسکات و ارنست شکلتون یکی از رهبران اصلی دوره اکتشافات قهرمانانه قطب جنوب بود.

روئال آمونسن در سال ۱۹۱۰ میلادی به سمت قطب شمال حرکت کرد و تصمیم داشت اولین کسی باشد که به آن جا میرسد، اما این تصمیم را به تعویق انداخت چرا که یک آمریکایی به نام رابرت پیری پیش از اقدام او، مدعی شد که به آن جا رسیدهاست. بعدها ادعای پیری در رسیدن به محل دقیق قطب شمال رد شد. این کاشف نروژی سپس تصمیم گرفت به قطب جنوب برود. آمونسن در ۱۴ دسامبر ۱۹۱۱ اولین کسی بود که وارد قطب جنوب شد. گروه اکتشافی کاپیتان اسکات یک ماه پس از وی وارد آن منطقه شد. او هم چنین به سال ۱۹۲۶ با تیم اکتشافی خود، نخستین شخصی شد که با هواپیما از روی قطب شمال گذشت. آمونسن در ژوئن ۱۹۲۸ در طی یک عملیات نجات ناپدید گشت.
ماجرای قطبها فقط برای این انسان جذاب نبوده است. برای من در قرن ۲۱هم این دو سر کره زمین از عجایب خلقت محسوب میشود. میدانم که قُطب شمال به انتهای شمالی محوری گفته میشود که زمین به دور آن میچرخد و در اقیانوس منجمد شمالی واقع شده است. این نقطه در فاصله ۷۲۵ کیلومتری شمال جزیره بزرگ گرینلند قرار دارد. قطب شمال جغرافیایی با قطب شمال مغناطیسی متفاوت است. قطب شمال جغرافیایی در نقطهای قرار دارد که عمق اقیانوس در آن به ۴۰۸۰ متر میرسد و با تودههای عظیم شناور یخی پوشیده شده است. در این ناحیه در شش ماه از سال، کاملاً روشن و آفتابی و در شش ماه دیگر کاملاً تاریک است.

کاوشگر آمریکایی، رابرت پیری (Robert E. Peary) در آوریل سال ۱۹۰۹ مدعی شد که با سورتمه و به کمک سگهای خود که آن را میکشیدند، موفق به رسیدن به قطب شمال شده است. سیاح آمریکایی دیگری به نام ریچارد برد (Richard E. Byrd) ادعا نمود که در نهم ماه مه ۱۹۲۶ با هواپیما به آن جا دست یافته است. هر دوی این ادعاها بعدها مورد تردید قرار گرفت. فتح این منطقه توسط آمونسن هنوز موثقترین ادعا است.
جنوبگان، قارهای در قطب جنوب است که ۹۸ درصد آن را یخ تشکیل میدهد و در سال ۱۸۴۰ به عنوان یک قاره شناخته شد. این قاره سردترین و بادیترین نقطه جهان که کمترین دمای ثبت شده تا به امروز (منفی ۳/۱۲۹ درجه فارنهایت یا منفی ۸۹ درجه سانتی گراد) و سرعت باد معمولا بیش از ۲۰۰ مایل در ساعت متعلق به آن است. قطب جنوب شامل چهار بخش است. قطب جنوب جغرافیایی، قطب جنوب مغناطیسی، قطب جنوب ژئومغناطیسی و قطب جنوب دسترسناپذیر.
از بحثهای علمی راجع به این دو قطب بگذریم، ماجرای سفر به این دو نقطه موضوع دیگری است. این موضوع دیگر مختص آمونسن یا کاشفان نیست. هرچند حضور دانشمندان و محققین در قطب جنوب بیشتر است اما گردشگران هم میتوانند با داشتن شرایط لازم که پول قطعا یکی از آنهاست به این دو منطقه سفر کنند. دلایل سفربه این نقاط برای هرکس متفاوت است.
برای سفر به قطب جنوب میتوان از کشتی تفریحی استفاده کرد. مدت زمان این سفرها با هم متفاوت است ولی معمولا بین 10 روز تا 3 هفته طول میکشد. از مزایای سفر با این کشتیها این است که همه امکانات در آن فراهم شده و برای مدت زمان طولانی میتوان از نزدیک قطب جنوب و حیات وحش آن را مشاهده کرد. بیشتر کشتیهای قطب جنوب از کشورهای اوسوایا، تیرا دل فوئگو در آرژانتین، استنلی، جزایر فالکلند و برخی از پونتا آرناس در شیلی، بوئنوسآیرس و پورتو مادرین در آرژانتین، به سمت این قاره یخی حرکت میکنند. نکات کلیدی در مورد این سفر وجود دارد که گردشگر باید با دقت قبل از ورود به منطقه از آن ها آگاه باشد. اگر بخواهیم به اختصار اشارهای به این نکات کنیم، باید بگوییم روی خزهها نباید راه رفت (بله آن جا فقط برف و یخ نیست). هیچ تغییری در اکوسیستم قطب نباید ایجاد کرد. نگران پنگوئنها نباید بود، آن ها مسیر و راه خود را میدانند بهتر است از دور آن ها را تماشا کرد. نه آن ها که دلفینها را هم باید رها کرد.

برای رسیدن به قطب شمال میتوان از طریق یکی از کشورهای نروژ، روسیه و کانادا اقدام کرد. در هر کدام از این کشورها، آژانسهای مسافرتی هستند که در ماه آوریل سفرهای گروهی به قطب شمال را برنامهریزی میکنند. روش دوم برای رسیدن به قطب شمال پرواز است. بسیاری از شرکتها در ماه آوریل با هواپیماهای کوچک یا هلیکوپتر، پروازهایی را به مقصد قطب شمال برنامهریزی میکنند. راه سوم استفاده از سورتمه سگهای هاسکیاست. یکی از چالش برانگیزترین و هیجانانگیزترین سفرها به قطب شمال. این گونه تورها و سفرها شامل ۳ روز یا بیشتر سرخوردن و راندن سورتمه در میان یخ هاست و اغلب توسط شرکتها و آژانسهای برگزار کننده تورهای ماجراجویی برگزار میشود. از نکات سفر به قطب شمال و شرکت در این نوع سفر این است که شرکت کننده باید از شرایط فیزیکی بسیار بالایی برخوردار بوده و قادر باشد تا در دماهای بسیار سرد و شرایط آب و هوایی قطب بر روی یخ حداقل برای ۳ روز کمپ بزند. جدای از موضوع قدرت بدنی، این فرد باید بتواند از سگ ها مراقبت کند و گاهی در کنار سورتمه و سگ ها اسکی کند تا بتواند گروه سگ ها را در جهت درست هدایت نماید.
هزینه سفر به قطب برای ما که در ایران زندگی میکنیم به مراتب بالاتر از غربیان است. باید ابتدا به کشوری که این تور را برگزار میکند سفر کنیم و بعد راهی مقصد دوم شویم. یعنی حداقل دو سفر نیاز است برای رسیدن به یکی از این دو قطب. هزینه را نمیدانم اما بعید است بتوان به این راحتیها از پسش بر آمد. همه این ها را هم که کنار بگذاریم، تا زمانی که کرونا دست از سر ما بر ندارد، اصلا فرصتی برای تنفس و یا سفر– آن هم چنین سفری نخواهیم داشت. پس فعلا بهتر است در گوگل ونیزهمراه خواندن این مطلب،عکسها را ببینیم و سفرنامههای دیگران را بخوانیم.
