کژراهه فیلترینگ!

 


یکی از مسایلی که چند سالی است جامعه را درگیر کرده و مخالف و موافق پر سر و صدا دارد ، مساله فیلترینگ هست.این مساله آن چنان نارضایتی میان افراد به ویژه بخشی که از طریق فضای مجازی
به کسب و کار مشغول بوده اند ، ایجاد کرده است ، که در هنگام انتخابات ریاست جمهوری کشور ، رفع آن به یکی از وعده های نامزد ریاست جمهوری تبدیل شد و بدون تردید این وعده در جذب آرای او و غلبه اش بر دیگر رقبا تاثیر قطعی داشت.
حال رییس جمهوری منتخب قصد کرده است به این وعده عمل کند اما در جامعه چنان شرایطی فراهم شده است که فعلا مقام وعده دهنده در شل کن ، سفت کنِ مساله مانده است. یعنی موافقان فیلتر ماندن شبکه های اجتماعی مورد استفاده مردم سفت و سخت پای کار آمده اند و اجازه رفع آن را نمی دهند آن هم کاری که با یک امضای قاضی جوانی پا گرفت که خودش در مساله ای دیگر در چنگال قانون گرفتار آمد!
در این مورد مباحثی از سوی دو طرف مطرح می شود. ازاستدلال های طرفداران فیلترینگ دو موضوع عمده را می شود برداشت کرد ؛ یکی مساله همیشگی منتقدان فضای مجازی است که معتقدنداین فضا در کل فسادآور هست و دیگر مورد امنیتی است که در مواقعی از این فضا استفاده های زیان آور خواهد شد.
طرفداران رفع فیلتر فضای مجازی هم به لطمه ای که به کسب و کارها واردشده است و البته دشواری ها و هزینه های عبور از سد فیلترینگ و از آن مهم تر ؛ به ناسودمندی این اقدام و برآورده نشدن اهدافی که عاملان فیلتر کردن فضای مجازی در پی بدست آوردن آن هستند ، اشاره می کنند و این کار را بیهوده و موجب سوء استفاده گروهی که فیلترشکن می فروشند می دانند. برای آن که بدانیم چگونه اهداف منظورشده تصوری محقق نشده است باید به آمار مراجعه کرد.

به آماری دراین زمینه توجه فرمایید:
“مطالعه اقتصاد فیلترینگ نشان می‌دهد که ۸۷درصد از جمعیت بالای ۱۸سال کشور، کاربر شبکه‌های اجتماعی هستند. ۱۶درصد آنان از فیلترشکن استفاده نمی‌کنند. ۵۴درصد از فیلترشکن رایگان استفاده می‌کنند. ۳۰درصد بقیه برای استفاده از فیلترشکن پول می‌دهند. این ۳۰درصد رقم وحشتناکی است. حدود ۱۸میلیون نفر می‌شود. آنان ماهانه از چند ده‌هزار تومان تا بالای ۵۰۰هزار تومان برای این کار هزینه می‌کنند. هزینه آنان در سال گذشته ۴۵همت(۴۵هزار میلیارد تومان) تخمین زده شده است. به طور میانگین، برای هر کاربر ماهانه ۶۹هزارتومان است که نسبت به پیمایش قبلی ۴۰درصد افزایش داشته است. این در حالی است که درآمد عملیاتی شرکت ارتباطات زیرساخت (به‌عنوان اصلی‌ترین متولی زیرساخت‌های ارتباطی و مخابراتی کشور) در سال۱۴۰۲، فقط ۶/۳همت بود. این به معنای سقوط سیاستگذاری است. پولی که می‌توان از مردم گرفت و خرج زیرساخت‌های لازم برای توسعه کرد به جیب تجارت خلاف و فساد ریخته می‌شود و طبعاً بخشی هم صرف تامین مخالفت با رفع فیلترینگ می‌گردد.
البته هنوز ۵۴درصد کاربران، از فیلترشکن‌های رایگان استفاده می‌کنند، و با سخت‌تر شدن فیلترینگ آن ها هم مجبور به خرید خواهند شد. جالب این که با گذشت زمان ، مردم برای استفاده از فیلترشکن نه‌تنها خسته نشده‌اند بلکه هم پول بیشتری داده‌اند و هم تعداد استفاده‌کنندگان آن بیشتر شده است. زیرا درصد کاربرانی که از فیلترشکن پولی استفاده می‌کنند، نسبت به پیمایش بهار، حدود ۶درصد افزایش داشته‌ است.
سیاست نادرست و زیان‌بار موجب شده که در این شرایط بد اقتصادی مردم مجبور شوند برای رفع نیازهای اولیه خود در هر دقیقه، ۸۶میلیون تومان و در هر روز، ۱۲۳میلیارد تومان صرف خرید فیلترشکن کنند.
این مطالعه به کاربران بالای ۱۸سال اختصاص داشته است، و کاربران زیر ۱۸سال در این مطالعه منظور نشده‌اند درحالی‌که جمعیت این کاربران، بیش از ۱۵میلیون نفر تخمین زده می‌شود و اگر آنان را هم اضافه کنیم ارقام خیلی بیش از این‌ها خواهد شد. اکنون می‌توان گفت پیدا کنید پرتقال فروش را؛ بهتره بگوییم، پیدا کنید فیلترشکن فروش را.”

در این زمینه دو مورد جالب هم یاد کردنی است ؛ ظاهرا یکی از هواداران فیلترینگ هشدار داده که اگر رفع فیلتر تحقق یابد ، دولت آقای پزشکیان سقوط می کند! واز سوی دیگر ، یکی از طرفداران دولت هم پیشنهاد داده که دولت خودش فیلترشکن بفروشد و طبعا کسب درآمد کند! خب این هم پیشنهادیست که رقابت ایجاد می کند!

اما ، انصافا ، اگر طرفداران فیلترینگ معتقد هستند که فیلتر کردن شبکه های مورد نظرشان اهداف مورد تصور رامتحقق کرده ومی کند ، اشکالی نداردلطف کنندوبرای این که مردم قانع شوندکه آنان واقعابرای جلوگیری اززیان های این شبکه هاآن هارافیلترکرده اند،باقدرتی که دارندبافیلترشکن فروش هابرخوردقانونی کنندوریشه آن هارابخشکانند..حداقل سودمندی این کاربرای مردم آد هست که یاقیداین شبکه هارامی زنندیاآنانی که تابه حال هزینه ریالی برای عبورازسدفیلترینگ متحمل می شدندبه گروه کسانی که استفاده ازفیلترشکن های رایگان می کنندمی پیوندند!