سرانجام یک استیضاح ( ۲ )

 

در ارتباط با استیضاح وزیر اقتصاد دولت چهادهم ،شاید بتوان گفت صبر نمایندگان زودتر از انتظار طرفداران دولت لبریز شد. شاید آن ها توقع داشتن زمان بیشتری در اختیارشان قرار می گرفت تا می توانستند آرامش را به بازار برگردانند گرچه مخالفان وزیر یحتمل زمان را برای برکناری مناسب و حتی دیر هم می پنداشتند.در هر حال وزیر و رییسش ، اطلاعات لازم در مورد وخامت شرایط را به حضورنمایندگان ومردم عرضه داشتند همچنان که اطلاعات پیشین نیز برهمین روال حکم می کند و نشان می دهدیک دهه قبل نیز وضعیت اقتصادی نابسامان بوده است ازجمله ؛ برپایه آمار ، خط فقر در سال‌های پایانی دهه ۱۳۹۰ روندی صعودی داشته و در سال ۱۴۰۱ نیز حدودا رشدی ۶۵ درصدی را رقم زده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد نرخ فقر در کل کشور حدودا ۳۰ درصد بوده و در عرض یک دهه ۱۱ میلیون نفر به جمعیت زیر خط فقر کشور افزوده شده است. مرکز پژوهش‌های مجلس ریشه‌های این رشد را بررسی کرده است. خط فقر در کشور مسیری صعودی را سپری کرده و در سال ۱۴۰۰ با رشدی ۵۰ درصدی مواجه شده است.”

درباره فقیرشدن مردم طی این سال ها — باتوجه به آمارارائه شده به وسیله وزیر اقتصاد معزول ، و نیز آماری که به نقل از منابع رسمی یا اقتصاددانان در رسانه ها منتشر شده است ، — این طور بنظر می رسد که فقر هر سال گسترده تر شده و مدام شتاب می گیرد زیرا در یک دهه قبلی ۱۱ میلیون نفر به  شمار فقرا افزوده شده بود و در هفت سال گذشته — بنا به گفته وزیراقتصاد — ده میلیون نفر به آمار فقرا اضافه شده !

این اتفاقات درحالی رخ داده است که رییس جمهوری باهمان شیوه آرام خود ، دردفاع ازوزیراقتصادش ، تلاش کرد هشدار لازم را به کسانی که برای عزل وزیرش بزخو کرده اند داده باشد. او در برابر نمایندگان گفت:
“امروزه در شرایط جنگی قرار داریم و باید حالت جنگی بگیریم؛ این که یکدیگر را به‌عنوان مقصر معرفی کنیم مشکل را حل نمی‌کند.
وی با بیان اینکه وظیفه‌ی ما ایجاد امید است و نه ترویج ناامیدی، گفت: در ابتدای دولت در آب ، برق و سوخت ناترازی داشتیم و در سایر عرصه‌ها ازجمله بهداشت و درمان ، مطالبات گندم کاران و بازنشستگان ، تأمین اجتماعی ، وزارت نیرو و راه با بدهی مواجه بودیم.”

رییس جمهورمحترم به درستی به جنگ اقتصادی تاکید کرد گرچه نکته تازه ای را بیان نکرده است زیرا کشور از روز اول در جنگ اقتصادی قرار گرفت و شاید اغراق نباشد که جنگ مرسوم را هم برای به هم ریختن اقتصاد کشورتحمیل شده بدانیم.
نکته مهم این هست که ازهمان اول ، صحنه این جنگ جدی گرفته نشد! درهمان اوایل شعارهای زیادی درباره اقتصاد بدون نفت و رونق تولید ملی داده می شد اما وسوسه ی هزین کرد دلارهای نفتی درمقاصد دیگر و انتظارات رانت خواران ، هرگز اجازه نداد نیت اقتصاد بدون نفت ذره ای جدی گرفته شود.حتی دردوره هایی که درآمد نفت بشدت نزول می یافت هم ، تولید رمق لازم را پیدا نمی کرد چرا که دلسوزان تولید ملی مجال نمی یافتند همان مقدار اندک را به طوردرست و کامل به بخش تولید تزریق کنند!

رییس جمهوری — درحالی که احتمالا می دانست وزیرش واژگون می شود ، — دربخش دیگری ازسخنان خودخاطر نشان کرد:
“دشمن می‌کوشد هیچ‌یک از ما موفق نباشیم و دولت ۶ ماه بر سر کار آمده و مگر در این مدت می‌توان همه مشکلات را حل کرد؟ این فشارها قبلاً وجود نداشت و باید این را بدانیم. ما در تلاشیم تا مردم مشکل نداشته باشند؛ برای حل مسائلی که گفتم، از رهبر انقلاب اجازه گرفته و بدهی‌ها را از صندوق توسعه بدهیم و برنامه داریم معیشت مردم به هر شکلی تأمین شود.”
این که رییس جمهور در دفاع از انتخابش ، به چه منظور این سخنانِ بدیهی را که مخالفان وزیر هم به خوبی می دانند ، بیان کرده است ، مسلما خود می داند اما نکته ظریفی از این سخنان به ذهن متبادر می شود و آن این که یحتمل می گوید ؛ حواستان باشد مشمول قصه “یکی برسرشاخ بن می برید” نشوید!
و یا این که ؛ “از درخت بیایید پایین تا با هم برویم”
ظاهرا گوش شنوایی برای حرف های رییس جمهوری پیدا نشد.