سرانجام یک استیضاح!(۱)
سرانجام ، مجلسی که چند سال تورم بیش از ۴۰ درصد را با صبوری نظاره می کرد ، در برابر افزایش تصاعدی بهای دلار ناشکیبا شد و وزیر اقتصاد را سرنگون کرد!
این که مخالفان عملکرد وزیر اقتصاد و حتی موافقان او ، چه نکاتی را بیان کردند و چه شعارهایی تحویل
شعور مردم دادند بماند اما ؛ وزبر اقتصاد در دفاع از عملکرد خود مطالبی از شرایط جامعه و اقتصاد کشور گفت و رییس جمهوری نیز سخنانی ارائه کرد که می توان به آن ها توجه داشت.
وزبر اقتصاد دربخشی از دفاعیه خود اظهار داشت :
“در ۷ سال گذشته ۱۰ میلیون نفر به زیر خط فقر رفتهاند. ما میدانیم مردم چه مشکلاتی دارند اما بر اساس امکاناتمان عمل میکنیم.
همه میدانند دشواریهای معیشت مردم چگونه است اما دوستان طوری صحبت میکنند که انگار ما از این موضوع خبر نداریم
کسی که اقتصاد کشور را مدیریت میکند میداند ۷ سال تورم پیاپی ۴۰ درصدی چه بر سر معیشت مردم آورده است. همه از این موضع خبر دارند اما از من نخواهید اطلاعاتی را بدهم که دشمن شاد شود و منافع ملی ما به خطر بیافتد”
وی ضمن ارائه آمار هایی که نشاندهنده توفیقاتی در زمینه رشد تولید ، افزایش صادرات و کاهش تورم چهل درصدی بود ، یک نکته کلیدی دیگر از معضلات اقتصاد کشور را نمایان ساخت. وی در مورد مساله قاچاق بیان داشت :
“یکی از دلایل اصلی قاچاق ، حذف ۱۵۰۰ کالا از لیست واردات رسمی بوده است. وقتی اعلام میکنیم کالاهایی که مشابه داخلی دارند نباید وارد شوند ، طبیعی است که این کالاها از مسیرهای غیررسمی وارد شوند. حالا از من انتظار دارند که جلوی قاچاق را بگیرم، اما مساله این است که این کالاها چگونه و توسط چه کسانی وارد میشوند؟ من که از این موضوع اطلاعی ندارم!
وی در ادامه به قانون کولبری و ساماندهی آن اشاره کرد و افزود: دولت اخیراً مصوبهای را ابلاغ کرده که طی یک دوره میانمدت، فعالیتهای اقتصادی در مرزها و کولبریها را ساماندهی کند. هدف این است که اشتغال مناطق مرزی نظم پیدا کند و قاچاق ناشی از ناترازیهای اقتصادی کاهش یابد. ناترازیهایی که از حوزه انرژی گرفته تا بانک ، مسائل مالی و تأمین اجتماعی ، عامل ایجاد رانت و قاچاق میشوند. ملت ما در چمبره قاچاق و کاسبان تحریم و رانت خواران قرار گرفته است و ۸۰ درصد مردم برای هزینه هایی که این افراد تحمیل میکنند ، در حال له شدن هستند.”
مسایلی که وزیر اقتصاد درمجلس در زمینه مشکلات در مسیر اقتصاد بیان کرد ، از موضوعاتی است که قریب دو دهه ؛ هم از سوی نهادها و افراد مسوول و هم از طرف کارشناسان و اقتصاددانان هشدار داده شده لیکن اقدام قاطعی صورت نپذیرفته است! توجه فرمایید:
“عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در ۲۲ اسفند ۱۳۹۶ اعلام داشت ۸۰ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر به سر بردند. به گفته احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در سال ۱۴۰۳ ، ۳۰ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر به سر میبرند. پژوهشهای وابسته در دههٔ ۱۳۹۰ ، نشان میدهند که خانوادههای پرجمعیت ایرانی با وجود داشتن کار ، نمیتوانند کمترین امکانات زندگی را برای خانوادهشان داشتهباشند. سوءتغذیه کودکان با فقر در بزرگسالیشان مرتبط دانسته شده است.
در سال ۱۳۹۴ ، پرویز فتاح اعلام داشته است که جمهوری اسلامی ایران پیدرپی و پیوسته در حال تولید فقر و فقیر است و به همان نسبت نیز جمعیت کمکجو و استمدادطلب ایران ، در حال گسترش است. به گفتهٔ فرهاد نیلی ، مشاور اقتصادی ارشد حسن روحانی، فقیرهای ایرانی به شکلی حدودی ، همسطح فقیرهای مصر زندگی میکنند.
در اردیبهشت ۱۳۹۸ ، شمار خانوارهای ایرانی زیر خط فقر ۵۵ درصد اعلام شد. همچنین حسین راغفر ، اقتصاددان ، نتیجه گرفت که ۳۳ درصد از مردم ایران دچار «فقر مطلق» هستند و شش درصد از آنان نیز در زیر خط گرسنگی به سر میبرند. در دی ۱۳۹۹ همچنین با توجه به آمارهای گوناگون همچون حقوق دریافتی و گرانیها ، اعلام شد که: «۵۸ درصد مردم ایران برای زنده ماندن تلاش میکنند.
