جهان ، جهان غریبیست

امروزه در بخشی از چهان که دست برتر را — چه در تولید ثروت و چه در تولید قدرت — دارد ، علی رغم تبلیغ اخلاق در زندگی روزمره مردم به ویژه حضور اخلاق در تولید و عرضه کالا در سطح جهانی ، در تولید قدرت در محدوده سیاست ، فاقد معیارهای اخلاقی است و این بخش ، به اصطلاح ، تحت سیطره معیارهای دوگانه هست! این روال علی الخصوص در زمینه مساله تروریسم چنان آشکارا غیر اخلاقی ، زورمدارانه و سودجویانه هست که اغلب تا مرز توحش و دادن رنگ و بوی تقدس به آن توحش ، پیش می رود به طوری که این رفتار در سطح نهادهای رسمی این جوامع از طریق اقناع افکار عمومی ، یک وزن و بار فرهنگی پیداکرده است .نمونه روشن آن تروریستی دانستن اقدام فلسطینیان ساکن غزه در قبال محاصره همه جانبه این منطقه هست. در حالی که با خاک یکسان شدن غزه و آواره شدن میلیونی مردم در آن سرزمین ، عادی سازی می شود و حتی بحث کوچ چند میلیون انسان — آنهم در قرن بیست و یکم — مطرح می شود و البته این سیاست فاقد اخلاق ، در رابطه با ایران نیز کاملا پیاده می شود و سعی می گردد ترور مسوولان نظامی و دانشمندان هسته ای ایران عادی سازی شود. غریب تر این که ؛ نه تنها تلاش می شود که این موضوع پراهمیت عادی سازی شود ، بلکه رنگ مقبولیت نیز به آن داده می شود و از سوی حامیان قاتل و قاتلان ، مورد تحسین قرار می گیرد که آشکارا معیارهای دوگانه را افشاء می سازد. شاهد مثال این عادی سازی و نیکو نمایی را می توان در گفتار بالاترین مقام سیاسی علی الظاهر قدرتمندترین کشور جهان مشاهده کرد. علی ایحال ؛ ما در جهانی پر از تناقض ، کاملا سودجویانه و غیرانسانی بسرمی بریم .در این چنین جهانی ؛ جز هشیاری ، مقاومت ، صبوری و تدبیر راهکاری وجود ندارد.
جهان ، جهان غریب و ناجوانمردانه ای هست که زورمندانش هر وقت لازم بدانند برای حفظ منافع ، همه معیارهای اخلاقی را — که خودشان را مبلغ آن می دانند — زیر پا می گذارند و قربانی می کنند.