توپِ بازی!


اخیرا دولت لایحه ای دوفوریتی برای قانونی شدن تغییر ساعت در فصولی که روزها طولانی هست — و به منظوراستفاده بیشتر از روشنایی روز ، تدوین و تقدیم مجلس شورای اسلامی کرد که با وجود اصرار دولت  در تصویب آن برای بهره وری بیشتر در فصول گرم سال و صرفه جویی در مصرف انرژی ، دو فوریتی آن مورد مخالفت نمایندگان واقع گردید و برای بررسی بیشتر به کمیسیون مربوطه احاله شد.
موضوع تغییر ساعت در چند دهه گذشته ، از مواردی هست که که هراز گاهی چون توپ بازی دست به دست می شود و جناح های فکری و سلیقه ای ، آن را به “اینور و آنور” پرتاب می کنند! البته از این نوع مسایل چند تایی در محضر صاحبان تصمیم هست که بسته به مورد ، در منظر توجه قرار می گیرد در حالی که این موارد از جمله مواردیست که با استناد به آمار و بهره بردن از نظرات کارشناسان ، می توان به یک جمعبندی نهایی رسید و موضوع را برای همیشه حل و رفع کرد. لیکن این اتفاق ، با همه تلاش موافقان تحقق موضوع ، رخ نمی دهد… مثلا یکی از آن موارد اختلافی ، تعطیلی آخر هفته هست که با توجه به مراوده به ویژه اقتصادی کشور با دنیا ، ارتباط ما با جهان ، چهار روز از هفت روزِ هفته دچار اختلال هست! و گرچه از نظر برخی ، زیان آور بودن این رویه برای اقتصاد کشور اظهر من الشمس می باشد ، اما شرایط به همان روال سابق ادامه می یابد! از این که بگذزیم ، همین تغییر ساعت که مدعیان سودمند بودن آن در این اوضاع و احوال ناترازی ها ، آن را مفید می دانند ، نمی توانند مخالفان را با عدد و رقم قانع سازند که تغییر ساعت در کاهش مصرف انرژی موثر است. نه این که اعداد و ارقام به اندازه کافی گویا نیست ( که ممکن هست نباشد! ) ، بلکه عوامل و دلایل دیگری وجود دارد که مساله را به بُعد دیگر پرتاب می کند و با بهانه های دیگری ، مساله مورد مخالفت قرارمی گیرد.
در همین زمینه تغییر ساعت — که با مصوبه مجلس برقرار شد و در دوره ای دیگر ، با مصوبه مجلس لغو گردید ، گفتنی است که به هنگام رسیدن به فصولی از سال که روزها طولانی تر می شود ، دولت به منظور بهره بردن از روشنایی روز و صرفه جویی در مصرف انرژی ، چون طبق قانون اجازه تغییر ساعت را نداشت ، ناگزیر شد ساعت آغاز بکار ادارات را جلوتر بیاندازد! یعنی اگر قانونا نمی شد مثلا یک ساعت زمان را عقب یا جلو برد ، زمان شروع بکار را یک ساعت یا بیشتر ، زودتر
آغاز کردند.
در اینجا ؛ بحث بر سر این نیست که کدام شیوه بهتر است ، چون اصل صرفه جویی در مصرف انرژی هست ، اثر گذاری اولویت دارد. هر شیوه که موثر باشد ، همان خوبست ، به شرطی که در اعلام و اجرای آن ، جامعه برسودمندی روش اتخاذ شده قانع و توجیه شده باشد… آنچه اشکال هست آنست که این روش ها توجیه آماری ، تجربی و کارشناسانه نمی شود و بعضا آنچه در توجیه بیان می شود مورد پذیرش جامعه قرار نمی گیرد و به همین علت اثر بخشی آن کاهش می یابد.
در این جا ، انگار برخی از  تصمیم گیران و مجریان ، در بعضی موارد ،  لقمه را از قفا تناول می کنند و ظاهرا این رسم معمول و مالوفی است! که دامنگیر بخشی از نهادهای ذیربط شده است به نحوی که دولت را ناگزیر کرده است برای کاهش مشکلات در این موارد ، به تغییر ساعت آغاز بکار ادارات در روزهای طولانی سال دست بزند. تصمیمی که امیدوارهست با اجرای آن ، بخشی از مشکلات ناترازی در مصرف انرژی را مرتفع سازد.