تعقیبات

اعتراف ناقص —
از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ که با اقدام حماس ، مساله فلسطین و سرنوشت ساکنان آن — که به ظاهرمی رفت زیرسایه پیمان به اصطلاح ابراهیم دفن شود، به موضوع اصلی جهان تبدیل شد ، و رژیم اشغالگر به کمک خالقانش، خشونت وبی رحمی رابه نهایت رساند، موضوع وقوع این بلا درمنطقه ، ذهن ها رابخود مشغول داشته است ؛ این که خلق این رژیم چرا وچگونه بوده است.
اخیرا فرستاده ویژه آمریکا در گفتگو با شبکه الجزیره ،بخشی از تاریخ ساخته دست استعمار را فاش کرده است .توجه به این سخنان روشنگراست:
«تام باراک» فرستاده ویژه آمریکا در امور سوریه، در سخنانی جنجالی و توهینآمیز با شبکه «الجزیره»، موجودیت کشورهای غرب آسیا را انکار کرد و گفت: «خاورمیانه؟ چیزی به نام خاورمیانه وجود ندارد. ما این را میدانیم. آنجا فقط قبیلهها و روستاها هستند. دولت — ملت را بریتانیاییها و فرانسویها در سال ۱۹۱۶ ایجاد کردند.»
وی با اشاره به توافق تاریخی سایکس– پیکو افزود: «آن ها آنچه از امپراتوری عثمانی باقی مانده بود را برداشتند، خطوطی صاف دورش کشیدند و اسمش را گذاشتند دولت — ملت. اما خاورمیانه اینطور کار نمیکند.»
فرستاده ویژه آمریکا با رد امکان همگرایی سیاسی در منطقه تأکید کرد: «این یک توهم است اگر فکر کنیم ۲۷ کشور مختلف با ۱۱۰ گروه قومی متفاوت میتوانند با مفاهیم سیاسی هماهنگ شوند. آن ها در واقع با چه چیزی هماهنگ میشوند؟ با این که زندگی من و فرزندانم بهتر شود.»
آنان که باتاریخ آشنا هستند می دانندکه امپراتوری عثمانی در زمان وقوع جنگ جهانی اول ، به شدت درضعف بسرمی برد و اصطلاح “مرد بیمار اروپا” همواره عثمانی را تداعی می کرد.به همین علت عثمانی از ورودبه جنگ امتناع داشت وبه قول غالب ، این کشور رابا حیله به معرکه کشاندند!
نکته جالب این است که پس از جنگ — که بنابه سابقه ، پیروز شده ها تقسیم غنائم می کنند ، این فقط عثمانی بود که گوشت قربانی در آن هنگامه شد! زیرا کشورهای مغلوب اروپایی مانند اتریش و مجارستان که یک امپراتوری راشکل داده بودند هر یک جدا شدند و آلمان نیز مستعمراتش را از دست داد و جالب این که در آن هنگامه ، روسیه که با اضمحلال سلطنت ، یک کشورکمونیستی را ایجادکرده بود، به اندازه کافی فرصت پیداکرد تا مردم سرزمین های امپراتوری را که قصد استقلال داشتند سرکوب کند و شوروی بزرگ را تشکیل دهد اما سرزمین های عثمانی تکه تکه شده و هرچند تایی به استعمار یکی از کشورهای پیروز درآمد.از عثمانی آنچه ماند تقریبا یک شبه جزیره بود ،آناتولی ، که شدترکیه!
این که فرستاده ویژه آمریکا می گوید؛اعتراف به یک حقیقت تاریخی است اما اعتراف ناقصی است زیرا او دو چیز را نگفته است.
اول آنکه ؛ رفتاری که کشورهای پیروز در این منطقه کردندانگارجنگ اول میان دولت های زیاده خواه اروپایی نبوده است و طرف اصلئ این جنگ — نه به ظاهر — درواقعِ پنهان ، امپراطوری بزرگ عثمانی — که پادشاهانش خود را جانشینان پیامبر اسلام می دانستند بوده است و لذا اسراییل را — که یهودیان ساکن در آن قبلا زیر پرچم عثمانی زندگی آرامی داشتند ، تعبیه کردند و چونان پرچم پیروزی صلیبیون در منطقه کاشتند! نکاتی نیز از سوی روسای جمهور آمریکا بیان شده است که هم موید این سخن است و هم نشانگر آنکه در عصرحاضر، پرچمدار”عموسام” شده است.
درزمانی که برج های دو قلو در آمریکا فروریخت –به مسبب اصلی کاری نداریم —
بوش رییس جمهوری آمریکا گفت :”جنگ صلیبی تازه ای آغازشده است!” و نیزبایدن رییس جمهوردیگرآمریکا درباره اسراییل بیان داشت ( قریب به این مضمون ) : “اگراسراییل نمی بود مابایدآن را ایجاد می کردیم”.
این نشان می دهد که خالقان اول و حامیان فعلی برای کنترل این منطقه برنامه و هدف داشتند و دارند و تا موازنه ی “هزینه ،فایده” تغییرنکند ، برنگهداری آن هم قسم هستند!
نکته دوم که در اعتراف فرستاده ویژه غائب هست آن که ؛ استعمارگران وقتی به اجبار یا به مصلحت خواستند به مردم این سرزمین ها استقلال بدهند کشورها را به صورتی ساختند که اقوام نه یک پارچه ، بلکه تکه پاره ، هربخششان دریک به اصطلاح کشور ماند.و به این ترتیب کاری کردندکه ساکنان غرب آسیا (مهدتمدن بشری) تا ابد برسرسرزمین هایشان اختلاف داشته باشند و اگر به ظاهر برپایه تدبیر یا ضعف توافقی کردند ، موضوع برای همیشه آتش زیرخاکستر بماند…
این که فرستاده ویژه رجز می خواند و از دست پخت اسلافش باتفاخر یاد می کند و آن را به رخ مردم منطقه می کشاند ، از روی آرامش خیال نیست از باب هراس است ، چرا که رگه های بیداری را در این مردم دیده است و نگران اوجگیری آن هست.نگران آنکه زمان “کنترل” سپری شده و مردم منطقه درحال بازشناسی راه های پیوند هستند و به سوی آن خواهندرفت.