تعقیبات

کدام مردم؟!
اگر ملاک در تحلیل شرایط فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی جامعه همین مطالبی که در رسانه ها و شبکه های اجتماعی منتشر می شود ، یا در مترو و اتوبوس از سوی شهروندانی که فشار زندگی بی طاقتشان کرده به گوش می رسد باشد ، تصویر چندان خوشایندی از وضعیت مردم نمایان نمی شود و این که از سوی کسی گفته شود دغدغه مردم اقتصاد نیست سخن شگفتی است که به آن جز تلخ خنده پاسخی نمی توان داد.
چنین گوینده ای یا اصولا درجامعه حضور ندارد یا مردمی را که می شناسد ، عامه مردمی نیستند که در شهر و روستاهای کشور روزانه با مشکلات دست و پنجه نرم می کنند!
آنچه گوینده این سخن آن را دغدغه مردم می داند، مطمئنا دغدغه گروهی هست اما چرا ما عادت کرده ایم که حرف هایمان یا حرف های گروهی را که به آن وابسته ایم ، کلی بگوییم و برداشت خودمان را از جانب همه مردم بیان کنیم؟
به خاطر دارم در سال های دور ، گوینده ای که درجمعی سخن می گفت ، بیان کرد که از نگاه او مردم همان هایی هستند که در محضرشان سخن می راند.کاشکی گویندگان فعلی نیز صراحت آن شخص را می داشتند و مردم خود را معین می کردند…
چرامعلمان؟
وزیرمحترم آموزش وپرورش درجمع نمایندگان رسانه ها، معترضانه گفته است چرا فقط ازمعیشت معلمان سووال می کنید؟ رهاکنید!
این سخن جناب وزیر هم از جنس همان سخنان شگفتی است که این روزها بسیار شنیده می شود!
راستی از وزیرآموزش نوباوگانمان باید از چه چیزی پرسش کنیم در حالی که تربیت و بالندگی فرزندان این آب و خاک برعهده همین معلمان است ، که هرچه دغدغه کمتری در زندگی خود داشته باشند ، خیرش به نوباوگان ونوجوانان جامعه می رسد!
و ضمنا بعد از قشر عظیمی که در تولید مایحتاج مردم تلاش می کنند ، پر شمار ترین قشر حقوق بگیر جامعه هستند که در پرورش نیروی انسانی — که مهمترین محصول یک سرزمین هست ، نقش بی بدیل دارند و هر نقصانی که در شرایط آن ها پدید آید مستقیما در نقصان سرمایه انسانی کشور اثر گذاراست.
در واقع آقای وزیر نه تنها نباید متعرض پرسش خبرنگاران می شد ، بلکه باید خود قدم پیش می گذاشت و از برنامه هایش برای رفع دغدغه مادی مجموعه فداکار ی که او مسوولیت آن را بعهده گرفته است بشارت می داد!