تعقیبات


جایزه بایدداد!
ایران سرزمینی است با تنوع آب و هوایی ، که اگر در برخی نقاط زمین تفتیده هست، در برخی مناطق آن ، جنگل های انبوه چشم نوازی می کند ولی درکل ؛ سرزمینی است کم بارش که پدران و مادران ما در هزاران سال پیش ، ضمن استغاثه به درگاه خالق هستی برای نجات ایران از خشکسالی  — و البته در کنارش رهایی از دروغ — ، برای رساندن آب از نقاط دارای منابع آب به نقاط کم آب ، راه ها و روش ها یی را اتخاذ و ابداع کردند. احداث قتات ، برگماشتن میرآب و ایجاد نظام آب یاری از آن قبیل اقدامات  است.
در حال حاضر ، نکته حیرت انگیز این هست که ارث رسیده از پدرانمان ، از سوی فرزندان پرمدعا و کم بهره آنان به صورتی درآمده که کار را به جایی رسانده که پرآب ترین منطقه ایران( گیلان ) با خشکسالی روبه رو هست!
در این زمینه ، ویدئوهایی در فضای مجازی و گزارش هایی در رسانه های رسمی
منتشرشده است. دریکی ازاین گزارش ها آمده است:
“به نظر می رسد با گذشت چندین دهه از شکل گیری سازمان آبفا، متولیان این مجموعه می بایست نسبت به داده های آبی مسلط باشند، چرا که شبکه های مورد نیاز، حجم آب مصرفی و ذخایر آب سالم و بهداشتی و تعداد مشترکان، از جمله بدیهی ترین بخش هایی هستند که متولیان آبفا در معادلات مدیریت آب در اختیار دارند، حال سوال اینجاست که چرا  این مسوولان در تامین آب ناتوان هستند؟ ضعف عملکرد در کدام بخش از این مجموعه متولی، نمود دارد که تا به اکنون موفق به رفع آن نشده اند؟”

همین گزارش به نقل از کارشناس مسایل آب تاکید دارد:
“یک کارشناس حوزه آب و خاک در گزارشی مستند از وضعیت آبی گیلان می گوید: برابر آمارها، میانگین بارش ده سال گذشته استان گیلان حدود  ۱۱۰۰ میلیمتر بوده است، به عبارت دیگر حدود ۱۴/۹ میلیارد متر مکعب آب در اثر نزولات جوی در پهنه استان نازل می‌شود.”
“……
به گفته این کارشناس آبی،  مجموعه شالیزار های استان گیلان حدود ۲۳۰ هزار هکتار می باشد که ازاین مقدار حدود ۱۸۹۸۳۳هکتار در بخش مرکزی و فومنات و حدود ۱۴ هزار و ۸۵۲ در شرق گیلان و  حدود ۲۵۳۴۸ هکتار  در غرب گیلان است. با این احتساب  کل آب مصرفی زراعی استان گیلان دو میلیارد ۷۹۰ میلیون متر مکعب ( در همه کاربری ها حداکثر ۴/۵میلیارد ) معادل یک سوم ظرفیت بالقوه آبی استان است.

این فعال حوزه آب و خاک گیلان، با ذکر این نکته که با این حجم ظرفیت نباید مشکلی به نام کمبود آب در استان گیلان وجود داشته باشد، تصریح می کند: ترک فعل و کم‌کاری مسوولان آب منطقه ای گیلان طی ۱۰ الی۲۰ سال گذشته، این استان را با سوء مدیریت در بخش جمع آوری وذخیره سازی آب روبه رو کرده و همچنان ادامه دارد.”
حال، بااین تفاصیل ؛ بنظرشما نباید به کسانی که طی یکی دو دهه موفق شده اند پر بارش ترین منطقه کشور را با خشکسالی درگیر کنند ، نباید جایزه داد؟ انصافا این کارازکمترکسی ساخته است!!

یک صدای بلندناموفق
رئیس‌جمهوری گفته است؛ مشکل کشور ما این است که هرکسی فکر می کند محور اوست. باید بپذیریم هرکسی در کشور زندگی می‌کند، در هر جایگاه، طبقه‌ای، رنگ، جنس و نژاد در ایجاد وفاق نقش دارد. نباید تاثیر حضور آن  ها را نادیده گرفت. یاد بگیریم ایران را به عنوان یک مجموعه تبلیغ کرده و به دنیا اعلام کنیم که این ایران است که ایستاده است. ما به خاطر ایران ایستاده، وفاق داریم و دست به دست هم می دهیم و ایران را با قدرت خواهیم ساخت.

در برابر این سخن زیبا باید متذکر شد که “هرکس” فکرنمی کند محور اوست بل فقط یک گروه خاص چنین تفکری را اعمال می کند که البته تا کنون هم ناموفق بوده است و ثمره اقداماتش همین وضعیتی  هست که در آن بسرمی بریم!
اگر این “هرکس” واقعیت داشت ،حداقل در جامعه چند صدا شنیده می شد در حالی که اکنون یک صدای بلند غالب است و یک اکثریت ساکت هم برای بهبود اوضاع زندگی اش به انتظار نشسته است.

تندروها
یکی از عزیزان صاحب قلم در نوشتاری در مورد تندروها و تندروی و ویژگی های آن ها آورده است:
“تندروها نیرویی برآمده [از]احمدی‌نژادیسم و پس از افزایش درآمدهای نفتی در قدرت هستند که ذهنیت ضد و شبه علمی دارند، اغلب ادبیاتی تند و ستیزه‌جویانه و غیر پاکیزه دارند، امور اعتقادی برای آنان نقش ابزاری برای رسیدن به هدف که همان قدرت است را دارد، از دروغ مضایقه نمی‌کنند، در بیان سخن راست بسیار ممسک و بخیل هستند. فاقد کوچک‌ترین مسئولیت‌پذیری هستند. نگاه آخرالزمانی دارند، معتقد به طالع‌بینی و پیشگویی و ارواح و طلسم هستند، بسیار فرقه‌گرا و لجباز هستند و…”

البته در این مورد باید گفت ؛ تندروی امرتازه ای نیست و تندروها از اول بوده اند گرچه نمود آخرشان ممکن هست به این قبیله نامبرده شده انتصاب یابد.و اگرویژگی های یاد شده را هم داشته باشند ، اما مهم ترین مشخصه شان قدرت طلبی  و انحصارقدرت است. همین.