“[نشاید]به شوشتر[زنند]گردن مسگری” !

 

در شماره قبل تر معیار ( ۳۰۶ ) معضل ناترازی صندوق های بازنشستگی مورد توجه قرارگرفت و عنوان مقاله مصرعی از یک بیت معروف میان افراد جامعه انتخاب شد و در پایان و جمعبندی مطلب بیتی از فردوسی بزرگ با مضمون نزدیک به بیت مشهور مردمی آورده شد.
استفاده از این دو بیت — که یکی مصرع نخستش عرضه شد و دومی بیت کامل ، مورد پرسش خوانندگان و برخی از ظرفا قرار گرفت.
سووال برای آن ها این بود که ؛ چرا مطلب با مصرع دوم بیت مورد استفاده در عنوان به پایان برده نشده است!
مصرع معروف این هست : “گنه کرد در بلخ آهنگری” و مصرع دوم که از نظر ظرفا از سوی راقم سطور مورد غفلت قرار گرفته این هست: “به شوشتر زدند گردن مسگری”.
در پاسخ به این دسته از دوستان — با اشاره به بیت فردوسی سترگ ، توضیحی دادم که با آوردن آن بیت پایانی مطلب ، در این شماره ، آن توضیح را در معرض آگاهی عزیزان قرار می دهم.
بیت فردوسی این است:
“که در شهر خائن شدآهنگری”
“بزد قهرمان گردن دیگری”
با توضیحِ داده شده به دوستان ، این امیدواری هست که اقناع آنان درپی
صورت گرفته باشد و خوانندگان این سطور نیز آن را بپسندند!
اما توضیح داده شده : در بیت پایانی شاعر خبر می دهد که آهنگری درکارخود مرتکب خیانت شد و همه می دانیم که خیانت در کار یا امانت از گناهان بزرگ شمرده می شود و انتظار آن بوده است که مورد مجازات واقع شود اما”قهرمان” — که علی القاعده شخصیت صاحب نفوذ و تصمیم گیر هست در عوض مجازات خائن ،کس دیگری را در همان منطقه مجازات کرده است …از نظر نویسنده در اینجا مقوله عدالت مخدوش شده است یعنی کس دیگری را در همان منطقه به جای آهنگرخائن گردن زده اند.عدالت حکم می کند که آنکه مرتکب گناه شده است سزای کارنادرست خود را ببیند…که البته نمی بیند.
خب برویم سراغ بیت مشهورمیان جامعه که نیمی از آن در مطلب مورد بهره قرار گرفت.
محتوای شعر که حکم قطعی یک مثل را یافته است ، مربوط به زمانیست که ایران یک امپراتوری بزرگ بوده است .یعنی به تعبیر فردوسی بزرگ  “قهرمان ” نه در یک منطقه محدود که بر گستره عظیمی از فلات ایران سلطه داشته است. البته در بیت مردمی بر خلاف بیت فردوسی ،اشاره ای به یک قدرت مسلط نمی شود و در این مورد ابهام وجود دارد و مشخص نمی شود که عمل غیر عادلانه گردن زدن مسگر بینوا به دستور چه کسی بوده است …که البته از سوی هر کس می تواند باشد.در این مورد خاص نکته مهم  تنها بی عدالتی نیست بلکه فساد جاری در سراسر سرزمین هست در شعرضرب المثل شده ، دقیقا به فسادگسترده اشاره می گردد زیرا می گویدگناه را یک فرد در شمال شرق سرزمین انجام داده و بی نوایی در جنوب غرب مجازات می شود! آوردن بیت فردوسی بزرگ و نادیده گرفتن مصرع دوم ضرب المثل عامدانه اتفاق افتاد تا آرزوکنیم که در مقوله ناترازی صندوق های بازنشستگی بی عدالتی حاکم است و موضوع هنوز آلوده به فساد نشده است!!