موزه زنده “گرجی” در ایران مرکزی

تکهای از من تکهای از زمین
مریم سادات موسوی
بویین میاندشت یکی از شهرستان هایی است که گرجیهای زیادی دارد، در این شهرستان خانه یکی از اهالی این منطقه به عنوان موزه زنده گرجی میزبان گردشگران داخلی و خارجی است.
تاریخ ایران مملو از جنگهای گوناگون است. جنگهایی که برخی از زمینها را از مردم ایران گرفت و برخی دیگر را از وطن خود دور کرد. عدهای به ایران تبعید شدند و عدهای به اجبار دور از وطن افتادند. ایران کنونی نیزاقوام مختلفی را در خود دارد. اقوامی با زبانهای متفاوت. در ایران اقوام گرج هم زندگی میکنند. گرجیهای ایران سالها پیش از سرزمین گرجستان به داخل ایران آورده شدند. آنها در دوران حکومت صفویه، افشاریه و قاجاریه در نواحی مختلف ایران پراکنده شدند و تا یزد هم رفتند. برخی از آنها به مناطق شمالی ایران رفته اند و حالا میتوان آنها را در گرجی محله بهشهر شناسایی کرد. خوزستان، قزوین، فارس و تهران هم از جمله شهرهایی بود که در آن زمانها گرجیهای زیادی را اسکان داد.
تعدادی نیز به مناطق کوهستانی و غرب اصفهان رفتند. این افراد زبان گرجی را میشناسند شاید زبانی که به آن تکلم میکنند مربوط به همان دورانی باشدکه کوچ داده شدند و چون دیگر ارتباطی با مردم سرزمین گرجستان نداشتند زبان شأن با زبان امروزی گرجی کمی متفاوت باشد.
برخی از گرجیها در زمانهای دور منطقه کوهستان فریدن را همسان با آب و هوای سرزمین خود یافتند و بنای زندگی را در آن جا گذاشتند. آن ها در فریدن پس از بنای شهری جدید به نام افوس شهرهای میاندشت و فریدون شهر را تشکیل دادند. گرجیهای فریدن در بویین میاندشت، افوس، آغچه و داشکسن و فریدون شهر، چیقورت، سیبک، نهضت آباد و صادقیه ساکن هستند.
این روزها گردشگرانی که به منطقه بویین میاندشت میروند، از موزهای دیدن میکنند که تنها موزه زنده گرجی در ایران است. به این معنا که خانوادهای گرجی، هر روز میزبان گردشگران این منطقه هستند. آن ها آداب و رسوم، وسایل قدیمی و زندگی خود را برای دیگران شرح میدهند و به زبان گرجی با یکدیگر صحبت میکنند.
موزه زنده با ساکنان گرجی
در بویین میاندشت خیلیها عمه اکرم و پسرش حسین مرتضایی را میشناسند. خانوادهای که به همت حسین آقا همه وسایل قدیمی زندگی شأن در خانهای که به سبک قدیم ساخته شده بود، نگهداری میشود. خانه آن ها یک حیاط مرکزی دارد که وسط آن یک اجاق کاهگلی قرار داده شده برای مهر ماه که فصل انگورچینی و پخت شیره انگور است.
یک طرف حیاط دو اتاق قرار دارد اتاقی که در و دیوارش سیاه است وسط اتاق یک تنور بزرگ هست برای زمانی که تنور روشن است و نانهای زیادی آن جا می پزند. شاید کسی نداند انبار آرد و گندم برای روزهای سخت و سردی که میاندشتی ها به خود دیده اند به کار میآید و اصلاً جایش کجاست اما این جا در گوشهای از اتاق درست در جایی که جرز دیوار یک متری اندازه دارد، خالی است تا گندم و آرد ذخیره شود. از بالای دیوار غلات میریختند و از پایین دیوار آن را برمی داشتند. در زمستان این منطقه کوهستانی که برف آنقدر می باریده که کسی نمی توانسته یک متر دورتر از محل زندگی خود برود، این ذخیره جان اهالی خانهها را نجات می داده است. برای همه تا میتوانستند غلات ذخیره میکردند. حالا با تغییر آب و هوا این سختی از زمستان شهرستان هم رخت بسته ولی همچنان مردم این مناطق به یاد میآورند آن زمانی را که باید با هر آنچه در دست داشتند زندگی میکردند.
در اتاقی دیگر درست کنار اتاق تنور، وسایل قدیمی این خانواده به نمایش گذاشته شده است. وسایلی که شاید این روزها به کار نیاید ولی زمانی کاربردی حیاتی داشته است مانند ظرفی که برای مشک زدن از سقف اتاق آویزان است. این مشک با همه مشکهایی که تا کنون دیده شده متفاوت است چون از فرهنگ گرجستانیها به این منطقه آمده است. مشک چوبی از یک تنه درخت که درون آن خالی شده بدون ذرهای شکاف ساخته شده است این هنر از توانایی مردم در روزگار گذشته خبر میدهد. آن ها از گیاه سخت گون هم استفاده کرده و جارویی لطیف ساخته بودند یا کندوهای عسلی که بر خلاف کندوهای مربعی شکل امروزی به صورت استوانه ساخته میشد.در این اتاق گنجههای نان و نقشهای قالی نیز وجود دارد
تا حاکی از آن باشد که این گنجهها همیشه پر نان و قالیها بر دار بوده است. اجاق حیاط روشن و میخهای بزرگ دیوار رد انگورهای خشک شده را دارد. در کنار حیاط آب زلالی روان است. بدون این که دیواری آن سوی جوی آب باشد خانهای از قوم دیگری زندگی میکنند. آن ها سالها در کنار هم به همین شکل زندگی کرده اند نه دیواری و نه حفاظی میان خودشان و همسایه بوده است. این همان زندگی مسالمت آمیز مردم منطقه بویین میاندشت است که با وجود ۵ قوم لر، ترک، فارس، ارمنی و گرج در کنار هم زندگی خوبی دارند.
اشتراک زبانی با گردشگران گرجی
حسین مرتضایی همیشه خانه موزه زنده گرجی را به روی گردشگران باز نگه میدارد او خاطرهای از برخورد با گردشگران گرجستانی تعریف میکند و میگوید: روزی دو نفر از گردشگران به اینجا آمدند ما زبان آن ها را کمی متوجه میشدیم اما مانند این بود که کسی از زمان حافظ و سعدی با شما حرف بزند یا حتی ممکن است آن ها چنین فکری کنند. آن ها خیلی خوشحال میشوند وقتی میبینند ما همزبان شان هستیم.
در دهه ۸۰ و ۹۰ رئیس جمهور و رئیس مجلس وقت گرجستان به فریدونشهر و فریدن سفر کردند آن ها اولین مقصدشان را دیدار با گرجیهای این منطقه انتخاب کرده بودند. رئیس جمهور گرجستان در سخنرانی خود اعلام کرد که از دیدن و حضور این افراد بسیار خوشحال است.
با این حال بررسی زبان گرچی در این منطقه نشان میدهد مردم این منطقه یا شهر افوس کمتر با یکدیگر گرجی صحبت میکنند خیلیها میگویند یک واقعه باعث شد تا دیگر به زبان مادری حرف نزنند شاید هم خانی که بر آن ها حکومت می کرده اجازه چنین کاری را به آنها نمیداده چون خودش فارس زبان بوده است.
با این وجود، آنها خیلی سال است که به زبان امروز مردم گرجستان صحبت نمیکنند بنابراین طبیعی است وقتی گردشگر خارجی به بویین میاندشت یا افوس میرود با زبان قدیمی گرجی مواجه باشد.
در این شهرستان ظرفیتهای زیادی برای گردش وجود دارد که شاید به آنها کمتر پرداخته شده است. مثلاً یکی از آنها غذاهای گرجی است. این مردم به راحتی غذاهایی که باب میل ایرانیها هم هست می پزند اما هنوز بستری برای عرضه به گردشگران داخلی وجود ندارد.
منبع: مهر