حرف هایی که شنیده نمی شوند!

فرنوش کوچالی

[به بهانه انتشار کلیپ کشتن خرس قهوه‌ای در آذربایحان غربی]

سال‌هاست به احوالات خرس‌ها علاقمندم. مثل دوران نوجوانی که عکس‌ها و اخبار ستاره‌های سینما و ورزشی را دنبال می‌کردم، چند سالی است که بنا به تخصص و حرفه‌ام، عکس‌ها و خبرهای خرس‌ها را دنبال می‌کنم. ۲۲ استان ایران خرس قهوه‌ای دارد و ۳ استان خرس سیاه. ۲۵ استان از سی و یکی. برخلاف یوزپلنگ، مشهور و خوش‌تیپ نیست. چهره روی پیراهن تیم ملی فوتبال و یا صفتی برای آدم غیور و سریع نیست. اما کارش را خوب انجام می‌دهد. به طبیعت ایران خدمت می‌کند. هیکل بزرگ و چاقی دارد و همه‌چیزخوار است. بذر گیاهانی که می‌خورد بعد از عبور از سیستم گوارشش با مقدار زیادی کود دفع می‌شود. در نتیجه گیاه بهتر رشد می‌کند. لاشه‌خواری می‌کند و سطح طبیعت را تمیز نگه می‌دارد و از انتشار باکتری و ویروس‌ها جلوگیری می‌کند. پوسته درختان را می‌خورد، با این کار درختان پیر را حذف می‌کند تا فرصت رویش درختان جدید پیدا شود. در علم اکولوژیک، گونه چتر مانندی هست که اگر از آن حفاظت شود تعداد زیادی از گونه‌های هم‌زیست آن نیز حفاظت می‌شود. خرس یک گونه چتر است.
در این چند سال درباره خرس‌ها زیاد خوانده‌ام و زیاد شنیده‌ام. از مردم محلی، از مسوولان محیط زیست، از کارشناسان حیات وحش و….
خرس‌ها به چند دلیل در ایران می‌میرند. مثلا تصادفات جاده‌ای. آمارهای زیادی از برخورد خرس و توله‌های آن با ماشین‌ها وجود دارد. چرا؟برای این که؛ جاده‌ها بعضا از وسط زیستگاه‌ها می‌گذرند. انتظار نداریم که بایستند تا ما با سرعت از کنارشان رد شویم، دستی تکان دهیم و بعد از عبور ما از عرض خیابان بگذرند!
بعضی‌ها کشتن خرس را نماد قدرت می‌دانند. می‌کشند و با لاشه آن عکس می‌گیرند. نشانه گرفتن یک خرس چاق از فاصله بسیار دور با اسلحه شکاری چه میلی را ارضا می‌کند، نمی‌دانم. بعضی‌ دیگر هم که کرونا را با روغن بنفشه درمان می‌کنند، اعتقاد دارند چربی و صفرای خرس درمان بعضی دردهاست. ما به این‌ها می‌گوییم خرافه طبی. خیلی از خرس‌ها هم در تعارض با مردم محلی کشته می‌شوند. خارج از بحث این که ؛ما در زیستگاه خرس خانه ساختیم یا خرس به اموال ما دستبرد می‌زند، اتفاقی است که به کرات رخ می‌دهد. خرس‌ها و انسان‌ها منابع مشترکی دارند. باغات میوه، کندوهای عسل و دام. اما راهکار چیست؟
برای کشتن هر خرس دیه تعیین شده و برای خسارتی که خرس می‌زند غرامت. دیه را می‌گیریم اما در پرداخت غرامت‌ها کمی کوتاهی می‌کنیم. پرونده‌های زیادی بابت برآورد غرامت مردم وجود دارد که پرداخت نشده است. به روستایی رفتیم که مردم التماس می‌کردند و می‌گفتند از خرس‌ها می‌ترسیم؛ آن ها را از این جا ببرید. روستایی دیگر نگران مال از دست داده و درآمد بر باد رفته بود. از باغداری شنیدم که اگر درسال ۲میلیون به من بدهند، با خرس‌ها کاری ندارم. بعضی‌ها شکایت به دستگاه‌های مرتبط بردند و بعضی‌ها خودشان دست به کار شدند. خرس‌ها را کشتند و به دور از چشم بقیه دفن کردند.

بچه که بودیم و بر سر یک اسباب‌بازی دعوا می‌کردیم کسی می‌آمد وساطت می‌کرد و غائله ختم می‌شد. می‌نشستیم و دوباره باهم بازی می‌کردیم. اما چرا الان کسی وساطت نمی‌کند؟ خرس نیاز به غذا دارد و درختِ در باغ مردم و درختِ جنگلی را از هم تمیز نمی‌دهد. مردم برای باغشان زحمت کشیده‌اند و دست‌رنج خود را مفت و مجانی به خرس‌ها نمی‌دهند. بعضی ادارات کل می‌گویند خرس اولویت ما نیست. سازمان محیط زیست هم که بماند.
بیایید یک بار سعی کنیم که بشنویم. درست بشنویم، نیازهای خرس و دغدغه‌های مردم را. سعی کنیم با مشارکت مردم، ادارات کل و کارشناسان محیط زیست به یک راهکار اساسی و ریشه‌ای برسیم. وگرنه تا روزی که آخرین خرس هم کشته شود باید دیه خرس را زیاد کنیم و کلیپ‌های تهیه شده از کشتار و لاشه‌های خرس را لایک و بازنشر کنیم و افسوس بخوریم.
خرس بزرگترین گوشتخوار ایران است و حضورش برای طبیعت مفید و باارزش. اما متاسفانه تعداد زیادی خرس در سال به بهانه‌های مختلف از بین می‌روند و جمعیت آن تهدید می‌شود. به عنوان یک علاقمند و کسی که درسش را خوانده‌ام تلاش کرده‌ام و خواهم کرد تا تاثیری هر چند کوچک در حفاظت این گونه داشته باشم. اما حفاظت از خرس درگرو مشارکت جمعی است. روزی که بتوانیم همدیگر را بشنویم و باهم به نتیجه برسیم، می‌توانیم خرس را محافظت کنیم.