تنگناهای کسب آگاهی و زیان‌های آن

سید ابوالقاسم موسوی

مدیر مسوول

معیارپرس – در روزهایی که فضای مجازی منفور تلقی می‌شود و همه صاحبان تصمیم تلاش در محدودیت و حتی حذف آن دارند، تصوراین که مطالعه وکسب آگاهی‌های لازم از طریق مطالعه مکتوبات و مطبوعات بتواند جانشین آن شود، شاید تصور نامعقولی نباشد.
این که آیا می‌توان این بخش را جایگزین آن بخش کرد یک بحث است و این که چگونه می‌شود به این هدف نزدیک شد یک بحث دیگر! از هر دو این موضوع بگذریم و به حال و گذشته توجه گذرایی داشته باشیم!
پرسش مقدر در این مقوله آن هست که آیا ما طی این چند دهه آنچنان برنامه‌ریزی کرده ایم که بتوانیم این جایگزینی را انجام دهیم؟ که البته اگرچنین کاری با توفیق همراه بود ثمراتش را اکنون مشاهده می‌کردیم که یکی از آن‌ها می‌توانست همین موضوع فضای مجازی باشد که اقبال مردم به خواندن کتاب و نشریات چاپی تاحدودی مانع اسارت افراد در فضای مجازی می‌شد اما وضعیت مطبوعات و نشر کتاب در کشورنشانگرآن هست که عموما جز ناشران و مطبوعاتی‌های منتفع از رانت و قلیلی دیگر، سایرین ازتاثیرگذاری برافراد و جذب آنان مخلوع‌الاثر شده‌اند.
خوبست به چند خبر توجه کنیم…
خبرمربوط به فروش کتاب در آلمان:
“…تجارتِ آنلاین کتاب در این کشور در سال گذشته به فروش ۲.۶ میلیارد یورو رسیده است.
این رقم یعنی بیش از یک چهارم سهم کل فروش در صنعت کتاب در آلمان (بیش از۱۰میلیارد یورو) به فروش آنلاین اختصاص یافته است.
البته بر اساس گزارش اداره فدرال آمار آلمان، فروش مستقیم کتاب در کتابفروشی همچنان با سهم ۳۹ درصدی بیشترین گردش مالی در این حوزه را به خود اختصاص داده…”
حال اطلاعات مربوط به کشورمان را نیز ملاحظه باید کرد:
” … به گزارش خبر آنلاین، منبع اطلاعاتی اعدادی که ذکر می‌شود آرشیو آمار نشر سایت خانه کتاب و ادبیات ایران و بازه زمانی انتخاب‌شده، سال ۱۳۹۸، پیش از شیوع کرونا و سال ۱۳۹۹، پس از شیوع کرونا است.
[چاپ کتاب ]مطابق این اطلاعات ، در سال ۱۳۹۸ برابر با ۱۰۶،۲۰۹ عنوان و جمع شمارگان آن ۱۴۹،۶۱۸،۶۸۲ بوده است. در سال ۱۳۹۹ اما شاهد انتشار ۹۳،۶۱۹ عنوان هستیم که مجموع شمارگان آن به ۱۱۷،۷۹۶،۹۵۱ می‌رسد. بر این اساس در سال ۱۳۹۹ کاهش ۱۲ درصدی عناوین و ۲۱ درصدی شمارگان را در مقایسه با سال ۱۳۹۸ می‌بینیم. در غیاب مرجعی رسمی که ناشران و کتاب‌فروشی‌ها را ملزم به اعلام آمار فروش خود کند، طی تماس‌ تلفنی جداگانه با هرکدام تنها می‌توانید به اسامی کتاب‌های پرفروششان در بازه زمانی مدنظرتان دسترسی داشته باشید و عدد و رقمی در اختیارتان قرار نمی‌گیرد، اما می‌توان تصور کرد که کاهش ۱۲ درصدی عناوین و ۲۱ درصدی شمارگان در سال ۱۳۹۹ در مقایسه با سال ۱۳۹۸ قطعاً بر بازار فروش نیز تأثیرگذار بوده است.”
تنها اگر به رفتارخوانندگان کتاب در ایران و آلمان توجه داشته باشیم، خواهیم فهمید تاکنون برنامه‌هایی که در کشور پیاده شده است و میلیاردها اعتباری که هزینه شده چه ثمری به بار آورده است؛ جدا از مبالغی که برای خرید کتاب در ایران و آلمان هزینه می‌شود، آمار خرید کتاب در دوران کرونا در آلمان بالا رفته و در ایران کاهش داشته است! البته برخی خبرها از اقبال مردم به کتاب در این دوران می‌گویند که بیشتر آمار مربوط به کتاب‌های کودکان است لیکن در مجموع کتاب در سبد نیازمندی‌های ایرانیان فعلا قرار ندارد!
دو خبرآماری دیگر، حد رسیدن به آن جایگزینی پیش گفته شده را مشخص می‌کند:
“…طبق آخرین آمارهای منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، در سال ۹۹ سرانه مطالعه ایرانی‌ها روزی ۱۶ دقیقه و ۳۲ ثانیه بوده است. همچنین ۳۳٫۲ درصد از افراد حاضر در این جامعه آماری تنها یک کتاب در طول سال گذشته مطالعه کرده‌اند…”

“… به طور میانگین به ازای هر صدهزار نفر، ۱۰ کتاب ‌فروشی در کشور داریم که این نسبت در بعضی از استان‌ها تا سه کتاب فروشی به ازای هر ۱۰۰هزار نفر نیز کاهش می‌یابد.”
نباید نادیده گرفت که بخشی از وضعیت نامطلوب مطالعه درایران — علی رغم افزایش جمعیت و نیز جمعیت با سواد —
مربوط به اقدامات و برنامه‌های ابتری بوده است که طی این سال‌ها تعقیب و اجرا شده است.
اکنون توجه به این موضوع که؛ مضیق دسترسی مردم به فضای مجازی و جایگزین نداشتن برای آن، ضایعات تازه‌ای ایجاد نخواهد کرد، ضروری بنظرمی‌رسد.
آیامی شودبرآوردی داشت که زیان‌های فضای مجازی و منافع آن را با زیان‌های فضای بسته ومنافع ان قیاس کردوآن که زیانش کمتر و منافعش بیشترهست انتخاب کرد؟
بنظر می‌رسید میان تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران، تنگ کردن دایره دسترسی — گرچه تجربیات مشابه اکنون تلخی می‌افزاید — مطلوبیت بیشتری دارد!